چطور با فردی که احساسات خود را پنهان میکند، رابطه برقرار کنیم؟ 18 نکته کلیدی
- 🌐
صبور باشید:
این افراد به زمان بیشتری نیاز دارند تا به شما اعتماد کنند و احساسات خود را به اشتراک بگذارند. - 🌐
سوالات باز بپرسید:
به جای سوالاتی که جواب بله یا خیر دارند، سوالاتی بپرسید که نیاز به توضیح داشته باشند. - 🌐
به زبان بدن توجه کنید:
نشانههای غیرکلامی مانند حالت چهره و حرکات بدن میتوانند اطلاعات زیادی را منتقل کنند. - 🌐
شنوندهی فعال باشید:
با دقت گوش دهید و نشان دهید که به حرفهایشان اهمیت میدهید. - 🌐
همدلی نشان دهید:
تلاش کنید خودتان را جای آنها بگذارید و احساساتشان را درک کنید. - 🌐
در مورد تجربیات خودتان صحبت کنید:
با به اشتراک گذاشتن آسیبپذیریهای خود، آنها را تشویق کنید تا احساسات خود را ابراز کنند.
احساس امنیت کنند.
رابطه سالم و صمیمی است که در آن هر دو طرف احساس دیده شدن، شنیده شدن و ارزشمند بودن را تجربه کنند.
1. صبور باشید و به آنها فضا بدهید
فشار آوردن به فردی که احساسات خود را پنهان میکند برای صحبت کردن در مورد احساساتش، نتیجه معکوس خواهد داشت. به جای آن، صبور باشید و به آنها فضا بدهید تا در زمان مناسب، با شما صحبت کنند.
این بدان معناست که نباید دائماً از آنها در مورد احساساتشان بپرسید یا سعی کنید آنها را مجبور به صحبت کردن کنید. به آنها نشان دهید که برایشان ارزش قائل هستید و هر زمان که آماده بودند، گوش شنوایی خواهید داشت.
به آنها زمان بدهید تا به شما اعتماد کنند. اعتماد سازی یک فرآیند زمانبر است و نیاز به صبر و مداومت دارد.
از قضاوت کردن و انتقاد کردن از آنها خودداری کنید. انتقاد کردن باعث میشود که آنها احساس ناامنی بیشتری کنند و از به اشتراک گذاشتن احساسات خود دوری کنند.
به آنها نشان دهید که حریم خصوصیشان برای شما مهم است و به آن احترام میگذارید.
اجازه دهید خودشان سرعت رابطه را تعیین کنند.
2. محیطی امن و قابل اعتماد ایجاد کنید
ایجاد محیطی امن و قابل اعتماد، کلید اصلی برقراری ارتباط با فردی است که احساسات خود را پنهان میکند. آنها باید احساس کنند که میتوانند بدون ترس از قضاوت، انتقاد یا تمسخر، احساسات خود را با شما به اشتراک بگذارند.
بهطور فعال به صحبتهای آنها گوش دهید و سعی کنید دیدگاه آنها را درک کنید. همدلی و درک متقابل، پایههای یک رابطه قوی و سالم هستند.

همیشه روراست و صادق باشید. صداقت، اعتماد را تقویت میکند و باعث میشود که آنها احساس امنیت بیشتری کنند.
به قولهای خود عمل کنید. عمل کردن به قولها نشان میدهد که قابل اعتماد هستید و به حرفهای خود پایبند هستید.
از گفتن رازهای آنها به دیگران خودداری کنید. حفظ حریم خصوصی آنها، نشان میدهد که به آنها احترام میگذارید.
هیچ وقت احساسات آنها را کوچک نشمارید یا آنها را مسخره نکنید. احساسات آنها مهم هستند، حتی اگر شما آنها را درک نکنید.
3. سوالات باز بپرسید
به جای پرسیدن سوالات بله یا خیر، سوالات باز بپرسید که آنها را تشویق به صحبت کردن در مورد احساساتشان کند. مثلا به جای اینکه بپرسید “آیا ناراحتی؟”، بپرسید “به نظر میرسد کمی گرفتهای. آیا چیزی هست که بخواهی در موردش صحبت کنی؟”
سوالات باز، فضایی برای آنها ایجاد میکند تا احساسات خود را به صورت آزادانهتر و مفصلتر بیان کنند.
این نوع سوالات، نشان میدهد که به صحبتهای آنها علاقهمند هستید و میخواهید درک بهتری از احساساتشان داشته باشید.
از سوالاتی که جنبه قضاوتآمیز دارند، خودداری کنید. سوالاتی که باعث میشوند آنها احساس گناه یا شرمندگی کنند، آنها را از صحبت کردن منصرف میکند.
سعی کنید سوالات خود را به گونهای بپرسید که نشان دهد میخواهید آنها را درک کنید، نه اینکه آنها را مورد بازجویی قرار دهید.
مثلا به جای اینکه بپرسید “چرا اینقدر عصبانی هستی؟”، بپرسید “میتوانم بفهمم که چه چیزی باعث عصبانیت تو شده است؟”
4. به زبان بدن آنها توجه کنید
حتی اگر فرد مورد نظر به صورت کلامی احساسات خود را ابراز نکند، زبان بدن او ممکن است سرنخهای مهمی را در مورد احساساتش ارائه دهد. به حالات چهره، لحن صدا، حرکات بدن و تماس چشمی آنها توجه کنید.
مثلا اگر فردی که معمولاً پرانرژی است، ناگهان ساکت و بیحال شود، این ممکن است نشانهای از ناراحتی یا استرس باشد.

اگر زبان بدن آنها نشان میدهد که ناراحت هستند، میتوانید با گفتن “به نظر میرسد که ناراحتی. آیا چیزی هست که بخواهی در موردش صحبت کنی؟”، به آنها کمک کنید تا احساسات خود را به اشتراک بگذارند.
به تفاوتهای فردی در زبان بدن توجه کنید. برخی از افراد به طور طبیعی احساسات خود را بیشتر از دیگران از طریق زبان بدن نشان میدهند.
همدلی به معنای توانایی درک و به اشتراک گذاشتن احساسات دیگران است. وقتی همدلی نشان میدهید، به فرد مورد نظر نشان میدهید که احساسات او را درک میکنید و به آنها اهمیت میدهید. این میتواند به آنها کمک کند تا احساس امنیت بیشتری کنند و احساسات خود را با شما به اشتراک بگذارند.
برای نشان دادن همدلی، میتوانید از عباراتی مانند “میفهمم که چقدر سخت است” یا “میتوانم تصور کنم که چه احساسی داری” استفاده کنید.
به جای اینکه سعی کنید مشکلات آنها را حل کنید، فقط به آنها گوش دهید و به آنها نشان دهید که در کنارشان هستید.
از قضاوت کردن یا انتقاد کردن از احساسات آنها خودداری کنید. حتی اگر احساسات آنها را درک نکنید، باید به آنها احترام بگذارید.
همدلی یک مهارت است که میتوان آن را با تمرین و صبر تقویت کرد.
6. خودتان آسیب پذیر باشید
نشان دادن آسیب پذیری خود میتواند به شکستن یخ ها و ایجاد اعتماد کمک کند. وقتی شما احساسات خود را به اشتراک می گذارید، به طرف مقابل نشان می دهید که شما هم انسان هستید و احساسات دارید و این میتواند او را تشویق کند که او هم آسیب پذیر باشد.
لازم نیست داستان زندگی خود را به طور کامل تعریف کنید. فقط کافی است کمی در مورد احساسات و تجربیات خود صحبت کنید.
مثلا میتوانید در مورد یک موقعیت چالشبرانگیز که با آن روبرو بودهاید و چگونگی مقابله با آن صحبت کنید.
میزان آسیب پذیری خود را با دقت تنظیم کنید. لازم نیست تمام رازهای خود را در همان ابتدای رابطه فاش کنید.
7. از نصیحت کردن خودداری کنید (مگر اینکه از شما خواسته شود)
اغلب اوقات، افراد فقط می خواهند شنیده شوند و همدلی دریافت کنند، نه اینکه نصیحت بشنوند. ارائه نصیحت ناخواسته میتواند به طرف مقابل این پیام را بدهد که شما فکر می کنید می دانید بهترین راه حل برای مشکلاتش چیست و این میتواند او را ناراحت کند.
به جای ارائه نصیحت، سعی کنید به طور فعال به صحبت های طرف مقابل گوش دهید و به او نشان دهید که درکش می کنید.
اگر از شما درخواست نصیحت شد، با احتیاط و فروتنی پاسخ دهید. به طرف مقابل یادآوری کنید که فقط نظر خود را می گویید و او باید تصمیم بگیرد که چه کاری برایش بهتر است.
گاهی اوقات، بهترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که فقط در کنار طرف مقابل باشید و به او گوش دهید.
اگر مطمئن نیستید که چه کاری باید انجام دهید، میتوانید از طرف مقابل بپرسید که به چه چیزی نیاز دارد. مثلا میتوانید بپرسید “آیا فقط می خواهی در موردش صحبت کنی یا می خواهی من به تو کمک کنم راه حلی پیدا کنی؟”
8. در مورد احساسات خودتان صحبت کنید
به اشتراک گذاشتن احساسات خودتان نه تنها باعث میشود فرد مقابل احساس راحتی بیشتری کند، بلکه به او نشان میدهد که شما نیز در این رابطه آسیبپذیر هستید. وقتی شما در مورد احساسات خود صحبت میکنید، به فرد مقابل اجازه میدهید تا شما را بهتر بشناسد و این میتواند به ایجاد صمیمیت و نزدیکی بیشتر کمک کند.
سعی کنید در مورد احساسات خود به صورت با صداقت و معتبر صحبت کنید. از به کار بردن عبارات کلی و مبهم خودداری کنید و به جای آن، سعی کنید احساسات خود را به طور دقیق و مشخص توصیف کنید.
مثلا به جای اینکه بگویید “من خوبم”، بگویید “من امروز کمی خسته هستم چون دیشب خوب نخوابیدم”.
به احساسات فرد مقابل نیز توجه کنید و سعی کنید در زمان مناسب در مورد احساسات خود صحبت کنید.
از به کار بردن احساسات خود برای تحت فشار قرار دادن یا دستکاری کردن فرد مقابل خودداری کنید.
9. از قضاوت کردن و انتقاد کردن خودداری کنید
قضاوت کردن و انتقاد کردن، سم رابطه هستند. وقتی شما فرد مقابل را قضاوت می کنید یا از او انتقاد می کنید، به او این پیام را می دهید که او به اندازه کافی خوب نیست و این میتواند باعث شود که او احساس ناامنی و عدم اعتماد به نفس کند.
به جای قضاوت کردن و انتقاد کردن، سعی کنید فرد مقابل را همانطور که هست بپذیرید. به او نشان دهید که برایش ارزش قائل هستید و به او احترام می گذارید.
اگر مشکلی در رفتار فرد مقابل وجود دارد، به جای انتقاد کردن، سعی کنید در مورد آن به صورت سازنده صحبت کنید. به او بگویید که رفتار او چه تاثیری بر شما می گذارد و از او بخواهید که رفتارش را تغییر دهد.
قبل از اینکه چیزی بگویید، به این فکر کنید که حرف شما چه تاثیری بر فرد مقابل خواهد گذاشت.
اگر اشتباهی کردید، عذرخواهی کنید و سعی کنید از اشتباه خود درس بگیرید.
10. به فعالیتهای مورد علاقه آنها توجه کنید
شرکت در فعالیتهایی که برای آنها لذتبخش است، نشان میدهد که به علایق و نیازهایشان اهمیت میدهید. این کار میتواند به آنها کمک کند تا احساس امنیت و راحتی بیشتری کنند و این باعث میشود که راحتتر احساسات خود را با شما به اشتراک بگذارند.
از آنها بپرسید که چه فعالیتهایی را دوست دارند و سعی کنید در برخی از این فعالیتها با آنها همراه شوید.
مثلا اگر آنها به تماشای فیلمهای مستند علاقهمند هستند، میتوانید با آنها به تماشای یک فیلم مستند بروید.
لازم نیست که حتماً تمام فعالیتهای مورد علاقه آنها را دوست داشته باشید. فقط کافی است نشان دهید که به علایق آنها احترام میگذارید.
11. ارتباط غیرکلامی را تقویت کنید
گاهی اوقات، کلمات نمیتوانند تمام احساسات ما را بیان کنند. ارتباط غیرکلامی، مانند لمس کردن، در آغوش گرفتن و نگاه کردن به چشمهای فرد مقابل، میتواند به ایجاد صمیمیت و نزدیکی بیشتر کمک کند.
به زبان بدن فرد مقابل توجه کنید و سعی کنید با زبان بدن خود به او نشان دهید که به او اهمیت میدهید.
مثلا وقتی فرد مقابل ناراحت است، میتوانید او را در آغوش بگیرید و به او بگویید که در کنارش هستید.
ارتباط چشمی نیز میتواند بسیار قدرتمند باشد. وقتی شما به چشمهای فرد مقابل نگاه میکنید، به او نشان میدهید که به حرفهایش گوش میدهید و به او اهمیت میدهید.
لبخند زدن نیز میتواند راهی عالی برای نشان دادن محبت و علاقه باشد.
12. از تعریف و تمجید با صداقت استفاده کنید
تعریف و تمجید با صداقت میتواند به افزایش اعتماد به نفس فرد مقابل کمک کند و او را تشویق کند که بیشتر در مورد احساسات خود با شما صحبت کند. وقتی شما از نقاط قوت و ویژگیهای مثبت فرد مقابل تعریف میکنید، به او نشان میدهید که او را میبینید و قدرش را میدانید.
سعی کنید تعریف و تمجید شما با صداقت و خاص باشد. از به کار بردن عبارات کلی و تکراری خودداری کنید و به جای آن، به ویژگیهای خاص و منحصربهفرد فرد مقابل توجه کنید.
مثلا به جای اینکه بگویید “تو خیلی باهوشی”، بگویید “من همیشه تحت تاثیر نحوه تفکر خلاقانه تو در حل مسائل قرار میگیرم”.
تعریف و تمجید را در زمان مناسب انجام دهید. سعی کنید زمانی از فرد مقابل تعریف کنید که او احساس خوبی داشته باشد.
از تعریف و تمجید به عنوان ابزاری برای دستکاری کردن فرد مقابل خودداری کنید.
13. اهداف واقعبینانه تعیین کنید
انتظار نداشته باشید که فردی که عادت دارد احساسات خود را پنهان کند، یک شبه تغییر کند. تغییر رفتار یک فرآیند زمانبر است و نیاز به صبر و حوصله دارد. اهداف واقعبینانه تعیین کنید و به پیشرفتهای کوچک فرد مقابل توجه کنید.
به جای اینکه انتظار داشته باشید که فرد مقابل تمام احساسات خود را با شما به اشتراک بگذارد، فقط بخواهید که کمی بیشتر در مورد احساسات خود با شما صحبت کند.
پیشرفتهای کوچک را جشن بگیرید. وقتی فرد مقابل یک قدم به جلو برمیدارد، به او بگویید که چقدر به او افتخار میکنید.
به خودتان نیز زمان بدهید. برقراری ارتباط با فردی که احساسات خود را پنهان میکند میتواند خستهکننده باشد. به خودتان استراحت دهید و از خودتان مراقبت کنید.
14. از یک متخصص کمک بگیرید
اگر فرد مقابل تمایلی به مراجعه به یک متخصص ندارد، میتوانید به تنهایی به یک متخصص مراجعه کنید و از او راهنمایی بخواهید.
یک رابطه درمانی میتواند به هر دوی شما کمک کند تا با چالشهای خود روبرو شوید و یک رابطه سالمتر و صمیمیتر ایجاد کنید.
15. درک کنید که همه متفاوت هستند
باید درک کنید که همه افراد متفاوت هستند و نحوه ابراز احساسات در هر فردی متفاوت است. برخی افراد به طور طبیعی برونگرا هستند و به راحتی احساسات خود را با دیگران به اشتراک میگذارند، در حالی که برخی دیگر درونگرا هستند و ترجیح میدهند احساسات خود را برای خود نگه دارند.
سعی کنید فرد مقابل را همانطور که هست بپذیرید و او را مجبور نکنید که به گونهای باشد که نیست.
به جای اینکه سعی کنید فرد مقابل را تغییر دهید، سعی کنید او را درک کنید و با او سازگار شوید.
با هم در مورد تفاوتهای خود صحبت کنید و سعی کنید به یک درک متقابل برسید.
16. به نیازهای خود نیز توجه کنید
در حالی که سعی میکنید با فردی که احساسات خود را پنهان میکند ارتباط برقرار کنید، باید به نیازهای خودتان نیز توجه کنید. شما نیز حق دارید که در این رابطه احساس رضایت و خوشبختی کنید.
اگر احساس میکنید که نیازهای شما در این رابطه برآورده نمیشود، با فرد مقابل در مورد آن صحبت کنید. به او بگویید که چه احساسی دارید و چه چیزی از او نیاز دارید.
اگر فرد مقابل نمیتواند یا نمیخواهد نیازهای شما را برآورده کند، ممکن است لازم باشد در مورد آینده این رابطه تجدید نظر کنید.
از خودتان مراقبت کنید و به نیازهای خودتان توجه کنید. اگر شما شاد و سالم باشید، میتوانید رابطه بهتری با فرد مقابل داشته باشید.







کسایی که احساساتشون رو قایم میکنن واقعا یه دنیای مرموز دارن… عاشق بودم بیشتر درمورد روش های برقراری ارتباط غیرکلامی با این آدما بخونم!
خیلی دوس دارم بدونم چطور میشه با کسایی که حرف نمیزنن ولی با چشماشون همه چیز رو میگن بهتر ارتباط برقرار کرد… میشه این موضوع رو تو یه پست کامل بررسی کنی؟
روانی این آدما برام خیلی جالبه! کاش یه پست کامل بزاری که چطور میشه بدون فشار آوردن کمک کرد احساساتشون رو راحت تر بیان کنن…
وقتی کسی اصلا حرف نمیزنه ولی یه عالمه احساس توی چهرشه واقعا آدم گیج میشه… میشه لطفا راهکارهای بیشتری براش بنویسی؟
من همیشه تو برخورد با این آدمها استرس دارم… کاش یه راهنمایی کامل تری بذاری که چطور بدون قضاوت بهشون نزدیک بشیم!